خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
سيدمصطفي تاجزاده، تاكيد كرد كه دو شيوه حكومتي جمهوري سكولار و استبداد ديني هرگز از سوي مردم ايران پذيرفته نخواهند شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به نقل از خبرنامهي داخلي جبههي مشاركت، مصطفي تاجزاده، عضو شوراي مركزي اين حزب در نشستي با موضوع «مردمسالاري در حكومت ايران» كه به دعوت انجمن اسلامي دانشكدهي علوم پايهي دانشگاه كاشان برگزار شد، اظهار داشت: با توجه به قانون اساسي و شرايط عقايد اكثريت مردم ايران به نظر ميرسد كه تصويب يا اجراي قوانيني كه با اسلام در تضاد باشد، غيرممكن است و حتي اگر فرد يا گروه حاكم، به چنين كاري دست بزند، سند مرگ و نابودي خود را امضا كرده و اميد و پايگاه اجتماعياش را از دست ميدهد. اما سوال اين است كه آيا ما فرصتي براي داشتن مطبوعات آزاد داريم؟ اگر بناي ما بر دموكراسي است، كسي كه به دنبال همراهي افكار عمومي است و براي به دست آوردن دوبارهي راي مردم فكر و برنامه دارد، نميتواند در جامعهاي كه اكثريت آن مسلمان هستند، با عقايد مردم مبارزه كند؛ ولي آيا اصلا ساز و كار دموكراتيكي وجود دارد، براي تحمل عقيده مخالف؟ امروز صحبتهايي براي حضور افراد غيرمجتهد در مجلس خبرگان ميشود، اما نگاه كنيد يكي از روزنامههاي وابسته به يكي از نهادهاي قدرت هر لفظ ركيك و ناشايستهاي كه ممكن بود از لامذهب تا معاند به كساني كه چنين صحبتهايي را مطرح ميكنند، انتساب داد. من فكر كنم راه بسيار طولاني تا رسيدن به دموكراسي در ايران باقي مانده است.
اين عضو شوراي مركزي مشاركت در بخشي ديگر از سخنان خود، افزود: تجربه و حافظهي تاريخي مردم ايران نشان ميدهد كه هر جا به هر شيوهاي استبداد ايجاد شده و پا گرفته، اتفاقا اين استبداد با قسمتي از عقايد مردم درافتاده و با آنها مبارزه كرده يا بر قسمتي از عقايد خود بيش از اندازه پافشاري كرده است. بعد از انفجار يا انگيزهي بالايي در مردم براي حركت به سمت حقوق تضييع شده يا آزاديهاي پايمال شده ايجاد شده است. مثلا مردم افغانستان بعد از طالبان در سلمانيها صف كشيدند و بعد از انقلاب ايران هم مردم به نابودي آنچه مظاهر فساد و بيبند و باري اخلاقي ميپنداشتند اصرار كردند.
advertisement@gooya.com |
|
وي ادامه داد: براي ملتهاي با سابقهي ديني و تاريخي شبيه ما دو شيوهي حكومت هرگز دوام نميآورد: يكي جمهوري سكولار است؛ سكولاري كه به ضديت با دين بپردازد يا بهتر بگوييم قصد زدودن دين از صحنهي اجتماع را داشته باشد. اين مدل از سكولاريسم حتي اگر با راي اكثريت و در مقطعي به خاطر سرخوردگي مردم از بعضي مسائل، پيروز شود و حكومت را در دست گيرد، باز هم به خاطر ضديت با عقايد بعضا مقدس عامه عمر طولاني نخواهد داشت. ديگري هم استبداد ديني است كه البته سابقهي طولانيترين در ايران دارد.