خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
سومين همايش هستههاي دانشجويي جبهه مشاركت ايران اسلامي يكشنبهشب با حضور هستههاي دانشجويي اين تشكل سياسي و سخنراني شخصيتهايي از جمله محمدرضا خاتمي دبيركل، حميدرضا جلاييپور عضو شوراي مركزي، تقي رحماني از فعالان سياسي و رضا شريفي رييس شاخهي جوانان جبههي مشاركت برگزار شد.
محمد رضا خاتمي:
علت شكست ما ضعف سازماندهي و تشيكلاتي بود
استراتژي حفظ وضع موجود سرابي بيش نيست
بايد به دولت مهلت داد... صاحبنظران ميدانند آخر شاهنامه چيست
دبيركل جبههي مشاركت ايران اسلامي در پاسخ به سوالي مبني بر ارزيابي خود از ابزاري كه ممكن است طيف مقابل اصلاحطلبان براي آنچه حفظ وضع موجود عنوان كردهاند، به كار گيرند، با بيان اين كه آنها همهي ابزارهاي حفظ وضع موجود را در دست دارند، در عين حال گفت: البته خيلي سادهانگاري است كه آنها احساس كنند در جامعهي بسيار زنده و پوياي ايران و دنياي امروز ميتوان به راحتي اين كارها را كرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) محمدرضا خاتمي كه در حاشيه سومين همايش هستههاي دانشجويي جبهه مشاركت ايران اسلامي با خبرنگاران گفتوگو ميكرد، ابراز عقيده كرد: اصلا در دنياي امروز اين وضعيت جواب نميدهد. من فكر ميكنم اين سرابي بيش نيست كه احساس ميكنند ميتوانند از جايي كه در اختيار دارند استفاده كنند و وضع موجود را حفظ كنند. ممكن است در يك يا دو انتخابات بشود ولي در نهايت اين مطمئنا به ضرر خودشان عمل خواهد كرد.
وي با بيان اين كه در ارائه تحليلهايي مبني بر استراتژي حفظ وضع موجود بايد تجديدنظر كرد، اعتقاد خود مبني بر رشد دگرانديشي در حاكميت جديد را مويد اين گفته خود دانست.
از دبيركل جبههي مشاركت ايران اسلامي درباره علت سكوت اين حزب درباره بعضي از مسائل سوال شد كه گفت: ما در مورد مسائلي كه منافع ملي و امنيت ملي را خدشهدار ميكند صريحا با موضعگيري مواضع خود را اعلام ميكنيم و آنجا كه امكان داشته باشد وارد عمل ميشويم، چراكه احساس ميكنيم موضوع، موضوع اختلاف من با شخص يا يك حزب با حزب ديگر نيست از نظر ما منافع ملي در حال تخريب است. بعضي از مسائل هم امور اجرايي كشور است كه دولت متكفل آنهاست. در اين مورد واقعا بايد به دولتي كه هنوز سه ماه است روي كار آمده است بايد مهلت داد. گرچه اگر كسي اهل تحليل و صاحبنظر باشد از الان ميداند آخر شاهنامه چيست. اما در جريان افكار عمومي اين وضعيت وجود دارد كه دولت بايد جا بيفتد ما هم اين را قبول داريم. دولت جا بيفتد و حداقل بتواند بودجهي اوليه خود را تنظيم كند و به مجلس بدهد. در چند ماه اول بايد به قوهي مجريه اين فرصت را داد كه همهي نيروهايش را جمع و برنامههايش را طراحي كند. بعد از اين اول ما مدعي خواهيم بود كه بگوييم پس چي شد؟ برنامهها و قولهايي كه داديد را بايد بتوانيد اجرا كنيد.
وي دربارهي موضوع پرونده مفاسد اقتصادي كه از سوي برخي گروهها در كشور مطرح ميشود، گفت: اين يك حربهي سياسي است تا رقيب مقابل را از ميدان به در كنند آنها كه همه چيز دستشان است چرا تهديد ميكنند. اگر واقعا چيزي هست بايد پيگيري شود اگر هم چيزي نيست - كه در خيلي از موارد چيزي نيست - بايد مشخص شود. اگر پشت پرده مشخص شود اول رسواي عالم دوستان خودشان خواهند بود. اين هم باز در درازمدت به ضرر خودشان عمل خواهد كرد و مشخص خواهد شد خيلي از پروندههايي كه ميگويند اصلا وجود خارجي نداشته و اعتماد و اعتبارشان را در بين مردم از دست ميدهند.
محمدرضا خاتمي در پاسخ به خبرنگاري كه از عدم موفقيت حزب مشاركت در انتخابات اخير پرسيد، گفت: تنها جريان سياسي كه سند رسمي راجع به انتخابات منتشر كرد ما بوديم. عنوان كرديم كه ممكن است افراد داراي نظرات مختلف باشند ولي آنچه ارائه شده جمعبندي نظر حزبي است. مهمترين علت شكست ما در انتخابات ضعف سازماندهي و تشيكلاتي بود گفت: اين مساله ابعاد مختلف دارد، به طور مفصل در آن سند رسمي اين مسائل عنوان شد، بقيه مسائل هم مسائل فرعي است كه بايد به آن بپردازيم.
وي همچنين در پاسخ سوالي درباره تشكيل جبههي فراگير اصلاحات، گفت: همهي گروهها در حال تجزيه و تحليل حوادث اتفاق افتاده و پيشبيني حوادث آينده هستند. مطمئنم كه ائتلافهاي جديدي شكل خواهد گرفت، هنوز زمان هست، ائتلافهاي جديد عمدتا خودشان را در مسائلي مثل انتخابات نشان ميدهند. بنابراين رايزنيها و گفتوگوهايي بين طرفهاي مختلف جريانهاي اصلاحات وجود دارد. اما اين رايزنيها ادامه دارد و در حال تقويت است. ما اميدواريم اين ائتلاف يا جبهه جديد قويتر از چيزي باشد كه در گذشته بوده است.
دبيركل جبهه مشاركت ايران اسلامي در پاسخ به سوالي مبني بر اقدام براي تشكيل جبههاي فراگير گفت: من يا دوستان مختلفي صحبت كردم اكثريت قاطع آنها ميدانند كه حركت فردي منجر به پيروزي نخواهد شد. مهمترين مسالهاي كه وجود دارد اين است كه معيار ائتلاف چه طور باشد. به نظر ما معيارهاي دموكراتيك بايد در جريان ائتلاف غالب باشند. در حال صحبت و گفتوگو با دوستان مختلف هستيم. عدهاي هم هنوز دورتر هستند. عدهاي هم راحتتر و زودتر به اين رسيدند كه حتما بايد به دنبال ائتلاف بود. من مطمئنم كه در آينده جريانهاي قويتري از ائتلاف نسبت به گذشته شكل ميگيرد.
وي همچنين در پاسخ به سوالي درباره انتخابات تصريح كرد: درباره انتخابات تناقضاتي وجود دارد ما در يكي از استانهاي دور افتاده كشور شاهد بوديم كه در دو شهري كه فقط ده كيلومتر با هم فاصله داشتند در يكي از آنها دكتر معين راي اول و در يكي راي آخر را آورد و تفاوت در اين بود كه در شهر اول ما چند نيروي علاقهمند جدي و تشكيلاتي داشتيم و اين به معناي نخبه است و جايي كه نخبگان نيامدند و با مردم ارتباط برقرار نكردند ما راي نياورديم.
وي در پاسخ به سوالي دربارهي استراتژي ديدهباني جامعه مدني اظهار داشت: ما در نشستي از اين دوستان خواستيم كه اين استراتژي را معنا كنند و غير از اينكه خواستيم بگويند چه منظوري دارند انتظار عمل هم از آنها داريم. براي مثال در اين مدت اتفاقات مختلفي رخ داده است كه ما موضع گيري كرديم آنها هم اگر ديدباني ميكنند، انتظار موضعگيري از آنها ميرود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، محمدرضا خاتمي دبيركل جبههي مشاركت ايران اسلامي همچنين طي سخناني در اين مراسم در ارائهي بحثي دربارهي تعامل اين حزب با دانشگاه با تاكيد بر اينكه نگاه آنها به جنبش دانشجويي در سياست عملي مشخص است، گفت: در جنبش دانشجويي همان مسالهاي كه نقطه قوت آن بوده متاسفانه پاشنه آشيل حركت دانشجويي هم به حساب ميآيد. آنچه به جنبش دانشجويي به عنوان پيشتاز اصلاحات نسبت داده ميشود و پيشاني اصلاحات است نقطه آسيب پذيري اين جنبش بوده است.
با اشاره به اينكه نهادهاي مدني و مطبوعات كه متكلف حركتهاي سياسي و اجتماعي در كشور هستند بارشان بر دوش جنبش دانشجويي افتاده است، خاطرنشان كرد: متاسفانه احزاب و مطبوعات و ساير نهادهاي مدني در عرصههاي مختلف آنقدر ضعيف بوده و يا وجود نداشتند كه دانشجويان خواستهاند بار آنها را به دوش بكشند و اين وظيفه سنگين هم ضربهپذيري و هم ياس و ناميدي آنها را به دنبال دارد.
خاتمي پيشبيني كرد كه به دليل سيال بودن جنبش دانشجويي سكون و ياس آنها چندان طول نكشد و در عين حال گفت: همين سكون و ياس آنها را آسيبپذير هم ميكند.
دبيركل جبههي مشاركت استفاده از نيروهاي با تجربه و تقويت حزب را در به حداقل رساندن آسيبپذيري دانشجويان موثر دانست.
وي دو ويژگي "تحولخواهي" و "لاجرم سياسي بودن" را براي دانشجويان برشمرد.
وي ادامه داد: تمركز قدرت در كشور ما بگونهاي است كه به دانشگاه تنه ميزند و بدليل اينكه قدرت نسبتا تماميتگرا و حافظ وضع موجود است، از تحول واهمه دارد و زماني كه از بيرون نهادهاي درون دانشگاه به چالش كشيده ميشوند دانشجويان لاجرم عمل سياسي انجام ميدهند. دانشگاه در كشور ما از نهادهاي ماندگار شده است.
وي خاطرنشان كرد كه شايد برخي بتوانند تمام حركتهاي سياسي را متوقف كنند، اما دانشگاه را نميتوانند افزود: بنابراين حتي حكومتهاي غيردموكراتيك ناچارند نهادي مثل دانشگاه را در درون خود تحمل كنند. حتي اگر دانشگاه را پر از آدمهاي همفكر خود كنند، باز هم وقتي كه در دانشگاه با علم و جواني مواجه ميشوند، خواه ناخواه تحولخواه خواهند شد.
وي با بيان اينكه دانشگاه مظهر همه تحولاتي است كه در كشورهايي مانند كشور ما رخ ميدهد، اظهار داشت: چنين خصلتي در حوزه وجود ندارد چون نوع علم آن حوزه را مدافع وضع موجود ميكند و در اين شرايط دانشگاه نقش منحصر به فردي پيدا ميكند، با چنين ديدي در مييابيم كه دانشگاه هرگز سكون نمييابد.
دبيركل جبهه مشاركت با اشاره به اصول تعامل اين حزب با دانشگاهها اولين اصل را به رسميت شناختن تكثر فكري در دانشگاه برشمرد و گفت: دانشگاه بهترين جايي است كه ميتوان در آن تمرين دموكراسي كرد. همه تفكرها فارغ از اعمال فشار و جوسازيها بايد پايگاه خود را در دانشگاه داشته باشد و به نسبت وزني كه دارند، بتوانند حرف خود را بزنند به همين دليل معتقدم كه حزب بايد مدافع تكثر فكري و عمل سياسي در دانشگاهها باشد.
وي همچنين به جريانهاي اسلامي در دانشگاهها توصيه كرد كه براي حفظ اصالت ديني خود از تفكرهاي غيرديني كه بتوانند در دانشگاه پايگاه داشته باشند، استقبال كنند، چون اگر حركت آنها در دانشگاه صورت نگيرد از بيرون فعالت خواهند كرد و حركتهاي اسلامي را از درون متلاشي ميكنند. اما حضور آنها در دانشگاه جريانهاي اسلامي را نيز واكسينه ميكند.
خاتمي همچنين با تاكيد بر اينكه يك حزب بايد به دانشگاه از منزل دانشجو نگاه كند و براي كل دانشگاه برنامه و با آنها ارتباط داشته باشند، ادامه داد: حزب بايد براي تمام سطوح از نحوهي ادارهي دانشگاه تا مسائل علمي تخصصي و فني برنامه داشته باشد و صرفا ارتباط با برخي از دانشگاهها مدنظر نيست.
وي تاكيد كرد: ما مجبوريم درباره تعامل حزب با دانشگاه توازن برقرار كنيم، ممكن است كه حزب از دانشجويان و يا اساتيد متهم به تند روي شود.
خاتمي تاكيد كرد: ما ضعفهايي داشتهايم اما سعي كردهايم كه در اين چارچوب حركت كنيم و حتي اگر تنها به 20 درصد از خواسته خود برسيم نه تنها به به حلقه مفقوده سياستورزي در ايران يعني حزب كمك كردهايم، بلكه باري كه جنبش دانشجويي بر دوش ميكشد را تا حدي سبك كردهايم.
وي خاطرنشان كرد: اگر يك حزب قوي ساخته شود دانشجويان ميتوانند از زير فشارهاي چندين ساله درآيند و تفكرهاي خود را به جاهاي ديگر نيز ارائه دهند و به جاي عمل سياسي تفكر و ايدههاي سياسي را سرلوحه كار خود قرار ميدهند.
حميدرضا جلاييپور:
فعالان جنبش دانشجويي دفاع از عرصهي عمومي را فراموش نكنند
يك عضو شوراي مركزي جبههي مشاركت ايران اسلامي گفت: يكي از اهداف دائمي و هميشگي جنبش دانشجويي دفاع از عرصهي عمومي در جامعهي ايران است.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان (ايسنا) حميدرضا جلاييپور طي سخناني در سومين همايش هستههاي دانشجويي حزب مشاركت، اظهار داشت: عرصهي عمومي به آن حوزهاي از جامعه گفته ميشود كه در آن مسائل عمده جامعه آزادانه مورد نقد و بررسي (بحث و گفتوگو) قرار ميگيرد. حوزهاي كه تا حدودي مستقل از حوزهي نفوذ قدرتهاي مسلط علمي به قدرتهاي سياسي اعم از قدرت حاكميت و قدرت احزاب اصلي و گروههاي ذي نفود سياسي مربوط است. عرصهي عمومي فضايي است كه در آن صاحبنظران بدون ترس از قدرتهاي مذكور ميتوانند نتايج بررسيهاي خود را با مخاطبان خود در ميان بگذارند و مخاطبان نيز ميتوانند بدون ترس اين نتايج را قبول يا رد كنند.
وي مهمترين مجاري تجلي عرصهي عمومي را مطبوعات، رسانهها، نشريات، اجتماعات فكري – فرهنگي، مراكز تحقيقاتي و روشنفكري و محيطهاي دانشگاهي دانست.
وي با بيان اينكه فهم جنبشهاي عمومي – ملي و اهداف آنها ميتواند در فهم جامعهي ايران كمك كند گفت: در دهههاي گذشته به طور تلويحي يا آشكار، به طور خواسته يا ناخواسته جنبش دانشجويي هدف دائمي دفاع از عرصهي عمومي را پيگيري ميكرده است. به عبارت ديگر يكي از فعاليتهاي حاملان جنبش دانشجويي برگزاري اجتماعات نقد و بررسي در مسائل عمده جامعه بوده است و از اين طريق مباحث انتقادي در جامعه گسترش پيدا ميكرده است.
وي اظهار داشت: ميتوان ادعا كرد كه يكي از پايگاههاي عمدهي توليد گفتمانهاي جنبشهاي اجتماعي عمومي – ملي ايران ناشي از فضاهايي بوده است كه فعالان دانشجويي براي اظهارنظر صاحبنظران، روشنفكران و منتقدان سياسي – اجتماعي، فرهنگي در دانشگاهها فراهم ميكردند.
اين عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي اظهار داشت: نحوهي عملكرد دولت و محتواي گفتمانهاي رايج زمانه حيات عرصهي عمومي خصوصا در دانشگاهها را تحت تاثير قرار داده است. وقتي عملكرد دولت اقتدارگرايانه و مخالف نقد و بررسي بوده عرصهي عمومي ضعيف و به بخش پنهان جامعه منتقل ميشده است. وقتي هم گفتمانهاي انقلابي به گفتمانهاي مسلط تبديل شده باز عرصهي عمومي تنگ ميشده است. رونق عرصهي عمومي معمولا وقتي اتفاق ميافتاده كه هم گفتمانهاي دموكراتيك و اصلاحي مسلط بوده و هم دولت از فضاي نقد و بررسي نميهراسيده است. جنبش دانشجويي چنين وضعيتي را در تاريخ معاصر، با شدت و ضعف، در دههي گذشته شاهد بوده است.
اين استاد دانشگاه در علت بيان اين نظر كه چرا هدف جنبش دانشجويي تقويت عرصهي عمومي بوده است، گفت: دانشجويان از اقشار جوان، هوشمند، تيزبين، پرتوان و پراميد جامعه هستند كه نابرابريها و معضلات جامعه را ميبينند و تحمل تداوم آن را ندارند و آمادهاند براي رفع اين معضلات كاري كنند. دانشجويان جوان حقيقتجو جوياي فهم معضلات جامعه، كشف علل و راههاي رفع آنند، لذا به دنبال صاحبنظران و منتقدان و شنيدن مطالب غيركليشهاي هستند.
وي افزود: دانشگاه محيطي است كه امكان تجمعات فكري (و جلسات نقد و بررسي) در آن هست. به بيان ديگر منتقدان و مخاطبان آنها بيشتر در فضاهاي دانشگاهي حضور دارند. در جريان همين مشاركتهاي فكري – فرهنگي است كه دانشجوي مبتدي و تازهوارد پس از چهار، پنج سال در كنار كسب مهارت در رشتهي تحصيلياش پخته و آماده ايفاي نقشهاي فعالتري در جامعه ميشود.
جلاييپور ادامه داد: دانشجو احساس ميكند از طريق همين فعاليتهاي فوق برنامه است كه به طور غيرمستقيم در تغيير وضع موجود جامعه حركت ميكند. از اينرو اين مسائل زمينهاي را فراهم ميكند كه دفاع از عرصهي عمومي هدفي سازگار و جاافتاده براي حركت جمعي دانشجويان در نظر گرفته شود. به عبارت ديگر هدف دفاع از عرصهي عمومي براي جنبش دانشجويي هدفي در دسترس و قابل وصول و تاثيرگذار است.
وي افزود: غير از هدف دائمي دفاع از عرصهي عمومي، جنبش دانشجويي نقش پيشتازي را نيز در جنبشهاي عمومي ايران (مانند نهضت ملي، انقلاب اسلامي، جنبش اصلاحات) ايفا كرده است.
وي با بيان اينكه ايفاي نقش پيشتازي در جنبشهاي عمومي يك هدف دائمي جنبش دانشجويي نبوده است، گفت: زماني كه در جامعه جنبشهاي عمومي – ملي ظهور ميكرده دانشجويان پيشتازان اين جنبشها بودهاند. لذا هدف پيشتازي در جنبشهاي عمومي يك هدف موسمي براي جنبش دانشجويي بوده است.
وي تاكيد كرد: نقش پيشتازي دانشجويان در جنبشهاي عمومي ايران ممكن است باعث اين خطا شود كه اين فعالان دانشجويي هستند كه باعث ايجاد و تداوم جنبشهاي عمومي ميشوند. در صورتي كه چنين نيست. زيرا مولفههاي تشكيلدهندهي جنبشهاي عمومي با مولفههاي حركت جمعي دانشجويي متفاوت است.
اين جامعهشناس اظهار داشت: اولا در جريان شكلگيري چهار مشخصهي اكثر جنبشهاي فراگير اجتماعي يعني نارضايتي عمومي، گفتمان مسلط هويت بخش و راهگشا، تشكلها، سازمانها و هستههاي هدايتكننده و چالش با نيروهايي كه در دولت يا بيرون دولت از تبعيضهاي موجود دفاع ميكنند، فعالان دانشجويي در كنار فعالان ساير اقشار اجتماعي نقش ايفا ميكنند و در جنبشهاي فراگير دانشجويان يكي از بازيگران هستند.
وي افزود: ثانيا اكثر فعالان دانشجويي به خاطر جوان بودن و كم تجربه بودن و ناشناخته بودن براي عموم مردم نقش درجه اول در تدوين استراتژي و رهبري جنبشهاي اجتماعي ندارند. لذا پيشرو بودن دانشجويان در جنبشهاي عمومي اساسا به معناي پيشرو بودن در تدوين استراتژيهاي عملي و رهبري اين جنبشها نيست. بلكه پيشرو بودن به معناي آزادگي و رها بودن از وابستگيهاي بازدارندهي اجتماعي در جريان مبارزات اجتماعي است.
اين فعال سياسي ادامه داد: پيشرو بودن در اين جا از جنس شجاعت، صداقت و آزادي است. نه از جنس رهبري جنبشهاي ملي. البته فعالان صادق و آزادهي جنبشهاي دانشجويي معمولا سالها بعد ممكن است به رهبران سياسي جامعه يا رهبران جنبشهاي عمومي تبديل شوند. ولي در درون دانشجويي بعيد است چنين اتفاقاتي بيفتد. حتي در جريان انقلابها كه ايثارگري حرف اول در جريان امواج و تكوين انقلاب ميزند و در آن جوانان نقش محوري دارند باز اين دانشجويان نيستند كه در سطوح رهبري انقلابها قرار ميگيرند كه انقلاب اسلامي بهترين نمونهي آن است.
اين استاد دانشگاه عدم توجه به تفكيك اهداف را در جنبش دانشجويي پس از سال 1379 را يكي از نقدهاي وارد به آن دانست و تصريح كرد: براي مدتي هدف دائمي جنبش دانشجويي كه تقويت عرصهي عمومي بود اولويت اول فعالان جنبش دانشجويي نبود و به جاي آن هدف اصلي خود را معطوف به ايجاد و رهبري يك جنبش عمومي و اصيلتر از جنبش دوم خرداد كرد.
وي افزود: فعالان جنبش دانشجويي در شرايطي به دنبال هدايت يك جنبش عمومي (به قصد اصلاحات بنيادي و ساختاري در جامعه) بودند كه اساسا وجود شرايط تكوين چنين جنبشي توسط نمايندگان ساير اقشار اجتماعي تاييد نميشد.
وي با بيان اينكه دو علامت در سالهاي اخير به خوبي اين جابجايي در اهداف جنبش دانشجويي را نشان ميدهد، افزود: علامت اول به حركت بخشي از فعالان دانشجويي در نقد جنبش دوم خرداد، عبور از خاتمي و نهايتا دفاع از رفراندوم قانون اساسي در سايت شصت ميليون دات كام است. ظريف اينكه نيروها و اقشار فعال و تاثيرگذار در داخل جامعه ايران از اين حركت دفاع جدي نكردند.
جلاييپور در توضيح اين مطلب افزود: در حالي كه جنبش دانشجويي نيروي اصلي و حامي تعيينكنندهي عرصهي عمومي در ايران بود هماكنون وضعيت فعالان آن به جايي رسيده است كه آنها براي انجام جلسات تشكيلاتي خود (مثل جلسات انتخابات دفتر تحكيم) در محيط دانشگاهها با مشكل روبرو هستند.
وي يكي از دلايل اين نارساييها را كارشكني مداوم آنچه دولت پنهان ناميد در حركت جمعي دانشجويان دانست و گفت: البته غفلت حركت دانشجويي از هدف دائمي دفاع از عرصهي عمومي را نميتوان ناديده انگاشت. ظاهرا فعالان دانشجويي در شرايطي به دنبال ايجاد يك جنبش فراگير اجتماعي بودند كه درك عميقي از چگونگي تكوين جنبشهاي فراگير نداشتند.
وي با اشاره به اينكه حتي جامعهشناسان هم نميتوانند براي ايجاد جنبشهاي اجتماعي فرمولي ارائه دهند، گفت: جنبش اصلاحي دوم خرداد را قبل از سال 1376 هيچ فعال سياسي و يا روشنفكري طراحي نكرده بود اما اين جنبش از سال 1376 به بعد، خصوصا با حضور غيرمنتظره و بيست ميليوني خاتمي به عنوان رييسجمهور، شرايط تكوين پيدا كرد و بعد هم توسط دولت پنهان مهار شد.
جلاييپور گفت: فعالان دانشجويي هيچ وقت نبايد هدف اصلي جنبش دانشجويي را كه دفاع از عرصهي عمومي است رها كنند و هدف موسمي جنبش دانشجويي را كه پيوستن و پيشتازي در جنبشهاي عمومي است در شرايطي كه هنوز موسم آن نرسيده است در دستور كار قرار دهند. چراكه هدف دفاع از عرصهي عمومي با ويژگيهاي زندگي دانشجويي و دانشگاهي عجين است و تا زماني كه دانشجويان از آن دفاع كنند، اين عرصه را نميتوان در جامعه ايران خفه كرد.
وي اظهار داشت: پيشتازي در رهبري و هدايت جنبشهاي عمومي اساسا با شرايط اين جنبشها و مقتضيات زندگي دانشجويي سازگاري ندارد و نبايد پيشتازي در صداقتورزي و آزادگي دانشجويان را با پيشتازي در هدايت و رهبري جنبشهاي فراگير يكي گرفت.
advertisement@gooya.com |
|
تقي رحماني:
دموكراسي محصول جدال طبقاتي است كه نميتوانند همديگر را حذف كنند
براي تقويت جامعه مدني بايد حضور در حوزه مدني را ماندگار كرد
يك فعال سياسي بر ضرورت خروج از دور و تحقق گذار به دموكراسي تاكيد كرد و بهترين راهكار اين امر را استقرار در جامعه مدني و تعامل جامعه مدني با دولت برشمرد.
به گزارش ايسنا، تقي رحماني با ارائه بحثي با عنوان «نسبت جنبش دانشجويي و قدرت»، سه استراتژي تسخير دولت، تعامل جامعه مدني با دولت و استقرار در جامعه مدني را مطرح كرد.
وي با بيان اينكه دورهاي از نشيب در جامعه ايران شروع شده و اصلاحات پايان يافته، ابراز عقيده كرد كه بار ديگر دموكراسيخواهان در برابر مخالفان دموكراسي كم آوردهاند.
اين فعال سياسي در بخشي از سخنان خودبا ابراز تاسف از اينكه روشنفكري ديني چندان فربه نيست كه بتواند چيزي نو بزايد گفت: آشفتگي علمي - فرهنگي در ساختار دانشگاهي ما وجود دارد اما انباشت انديشه وجود ندارد.
وي همچنين با بيان اينكه ناهماهنگي ساختاري در كشور ما وجود دارد، اظهار داشت: در اينجا حوزه و دانشگاه تعاملي با هم ندارند، اينكه انتصاب يك رييس دانشگاه روحاني مورد اعتراض قرار ميگيرد به دليل احساس تحقير است. هر كس در اينجا كار خود را انجام ميدهد ولي اتفاقي رخ نميدهد.
رحماني همچنين با بيان اينكه دانشجو بايد در اين چارچوب به قدرت نگاه كند، تصريح كرد: اگر بخواهد اتفاق بنياديني در ايران بيفتد بايد تعاملي بين دولت و حوزه عمومي ايجاد كرد.
وي در بخش ديگر سخنانش تصريح كرد: جنبش دانشجويي در ايران در مقاطعي وجود داشته ولي الان جنبش دانشجويي نداريم اما معتقديم كه صددرصد باز هم جنبش ايجاد خواهد شد.
اين فعال سياسي تاكيد كرد: جنبش دانشجويي جلوهاي از جريان روشنفكري و در سطح كلان جريان مذهبي است و براي آن همان بحراني است كه در جريان روشنفكري ديني وجود دارد.
رييس شاخهي جوانان جبههي مشاركت:
حركتهاي راديكال دانشجويان معدل فعاليت سياسي را كاهش داد
رييس شاخهي جوانان جبههي مشاركت گفت: ما از حضور دانشجويان در حزب و تعامل مثبت آنها با احزاب دفاع ميكنيم. حزب محل سياستورزي است و كساني كه در حزب فعاليت ميكنند تجربيات گرانقدر ادوار مختلف و فضاهاي مختلف كارهاي سياسي را ميتوانند در اختيار فعالان دانشجويي و عمدتا آماتور در كار سياسي قرار دهند.
به گزارش ايسنا رضا شريفي در تحليل نحوهي شكلگيري هستههاي دانشجويي و چشمانداز آن در كميتهي دانشجويي حزب مشاركت گفت: كميتهي دانشجويي حزب طي جلساتي به بررسي روند تاريخي جنبش دانشجويي در دهههاي مختلف ميپردازد، در اين جلسات به بررسي جنبش دانشجويي پرداختيم و سعي كرديم ببينيم چقدر احزاب و جنبش دانشجويي تعامل مثبت با هم داشتهاند. حزبگريزي دانشجويان از كجا شروع شد و ريشهي عدم علاقهمندي دانشجويان با احزاب كجاست؟
وي افزود: حزبگريزي فعالان دانشجويي به بعد از انقلاب برميگردد كه چيزي با عنوان استقلال جنبش دانشجويي مطرح شد و گفته شد اگر جنبش دانشجويي صرفا دانشجويي باشد ارزشمند و مقدس تلقي ميشود.
شريفي گفت: كار حزبي با تأني و تأمل و بررسي جديتري انجام ميشود و از امنيت بيشتري برخوردار است و طبيعتا اگر فعاليتهاي جنبش دانشجويي هم با اين تأمل و تأني صورت بگيرد به افزايش اقبال عمومي قاطبهي دانشجويان به سياست منجر ميشود چراكه برخي حركتهاي راديكال از سوي دوستان دانشجو معدل فعاليتهاي سياسي را كاهش داده است.
شريفي در ادامه گفت: دانشجويان به عنوان بخش مهم جمعيت كشور اگر ارتباط مستقيم و تنگاتنگي با حزب داشته باشد اين ارتباط حزب با عموم مردم را گسترش ميدهد و مناسبات مردم و حزب را تقويت ميكند.
شريفي با شرح فعاليتهاي حزب در پيگيري ايجاد هستههاي دانشجويي از سه سال پيش، گفت: با تشكيل جلسات با حضور اعضاء و حوزههاي مختلف حزب و شناسايي فعالان دانشجويي و علاقمندان به ديدگاههاي حزب در تعدادي از دانشگاههاي تهران، پايهي اوليه هستههاي دانشجويي شكل گرفت. از طريق گرفتن مجوز نشريه تلاش كرديم با دانشجويان ارتباط برقرار كنيم. برگزاري جلسات سخنراني داخلي و ايجاد كانونهاي فرهنگي هنري را مدنظر قرار داديم تا زمينهي حضور اعضاء مؤثر حزب در دانشگاهها و ارتباط با آنها را فراهم كنيم.
وي در ادامه گفت: در شرايط فعلي هستههاي دانشجويي زير مجموعهي كميتهي دانشجويي هر استان تعريف ميشوند. آنها عضو حزب نيستند بلكه هواداران حزب هستند و كساني هستند كه به گفتمان حزب و شعار محوري ايران براي همهي ايرانيان علاقهمند هستند. اما در عينحال يا علاقهمند نيستند يا شرايط اين را ندارند كه عضو رسمي حزب شوند به همين دليل اين هستهها براي فعاليت گستردهي حزب برنامهريزي شده است.
شريفي افزود: براي هستههاي دانشجويي ورودي مشخصي در نظر ميگيريم، كساني كه از هستههاي دانشآموزي حزب وارد دورهي دانشجويي ميشوند مهمترين ورودي هستههاي دانشجويي هستند. ورودي دوم در واقع جذب نيروهاي فعال و علاقمند دانشجويي است كه در حوزههاي مختلف كار ميكنند و نگرش حزبي به فعاليت حزبي ندارند و ميتوانند تعامل مثبتي با حزب سياسي برقرار كنند. خروجي اين هستهها هم كميتهي دانشجويي است كه علاقهمند هستند كار حزبي را به صورت جديتر دنبال كنند و عضو حزب ميشوند.