آيا به روحتان غذای کافی میدهيد، عليرضا مجيدی، شرق
وضعيتها و بيماریهايی که توانايی تغيير رفتار، عادتها و شخصيت ما را داشته باشند، همواره مورد توجه بودهاند. گاه در فيلمها و کتابها و کميکبوکها نشانی از آنها میتوان يافت و گاهی افسانهها و واقعيتهايی از کاربرد سياسی و نظامی آن در گوشه و کنار میخوانيم. کنترل ذهن، آزمايشهای روانشناسی، دستکاری گروهی (Crowd manipulation)، پروپاگاندا، شستوشوی مغز، همه و همه مطالبی هستند که در مورد آنها میشود ساعتها مطلب خواند و تعمق کرد. اما اگر گمان میکنيد اين کارها فقط از عهده دولتها و شرکتهای بزرگ و سازمانهای مخوف امنيتی برمیآيد، سخت در اشتباهيد! چنين کاری را حتی يک تکياخته ساده هم میتواند با مغز ما انجام دهد! ۱۰ تا ۲۰درصد مردم انگلستان به عفونتی به نام توکسوپلاسموز آلوده هستند. اين عفونت به وسيله تکياخته توکسوپلاسما (Toxoplasma gondii) ايجاد میشود.
بهتازگی يک گروه پژوهشی، در تحقيقی متوجه شده که ابتلا به اين عفونت میتواند ميزان توليد دوپامين بدن را تحتتاثير قرار دهد. يافته آنها ثابت میکند که ابتلا به اين انگل در پستانداران، میتواند مقدار دوپامين بدن آنها را تغيير بدهد. دوپامين يک ميانجی عصبی بسيار مهم است که ترشح زياد يا کم آن در اختلالات روانپزشکی مثل شيزوفرنی (روانگسيختگی)، بيشفعالی و پارکينسون نقش دارد. دوپامين مراکز لذت و پاداش مغز را تحت تاثير قرار میدهد و باعث پاسخ احساسی ناشی از ترس هم میشود. پس اين تحقيق نشان میدهد که اختلالات روانی را در مناطقی که اين عفونت شيوع دارد، بايد با نگرشی جديد درمان کرد.
اين تحقيق، روی جوندگان انجام شده است. پژوهشگران متوجه شدهاند که چگونه يک عفونت خاص میتواند رفتار اين جانداران را تغيير دهد. جالب است که اين تغيير رفتار در راستای منافع اين انگلها هم صورت میگيرد چراکه موشی که به توکسوپلاسموز مبتلا شده است، ترس ذاتی خود از گربهها را از دست میدهد و به اين ترتيب احتمال گرفتار شدن و خورده شدن موش افزايش میيابد. به اين ترتيب، انگل اين شانس را پيدا میکند که به ميزبان اصلی خود برگردد و چرخه حياتش تکميل شود! موسسه پژوهشی استنلی و مرکز پزشکی «دانهيل مديکال تراست» پشتيبان اين تحقيق بود و گروهی از دانشمندان دانشگاه ليدز آن را به انجام رساندهاند. اين پژوهش تکميلکننده تحقيق قبلی است که نشان میداد ابتلا به توکسوپلاسما باعث کند شدن آنزيمهای سازنده دوپامين در ژنوم جانداران میشود.
البته تاريخچه شک به رابطه توکسوپلاسموز با اختلالات روانی به سال ۱۹۵۳ برمیگردد و از آن زمان، تحقيقات بسياری نوعی رابطه بين اين دو را نشان میداد ولی تا زمان انجام اين تحقيق تازه، دانشمندان نتوانسته بودند نشان دهند که توکسوپلاسما از طريق افزايش توليد دوپامين است که اثر خود را اعمال میکند.
انسانها، ميزبانهای تصادفی توکسوپلاسما هستند. علايم اين بيماری در انسانها به صورتهای مختلف بروز میکند. توکسوپلاسموز حاد میتواند به صورت تب، علايم شبيه آنفلوانزا، دردهای عضلانی و بزرگ شدن غدد لنفاوی (لنفادنوپاتی) بروز کند. بزرگ شدن غدد لنفاوی متعاقب اين عفونت ممکن است ماهها طول بکشد. البته ابتلا به عفونت در ۵۰ تا ۷۰درصد موارد ممکن است کاملا بدون علامت باشد. ابتلا به اين عفونت در خانمهای حامله (بهخصوص در سه ماه اول) اثرات متعددی روی جنين میگذارد که به صورت ميکروسفالی (کوچکی سر)، عقبماندگی ذهنی، هيدروسفالی و ناهنجاریهای چشمی هستند. توکسوپلاسما میتواند چشم را هم درگير کند. بيمارانی که توکسوپلاسمای چشمی دارند، با مشکل تاری ديد مراجعه میکنند و معاينه آنها، درگيری شبکيه را به صورت لکههای سفيد و زرد پنبهمانند در شبکيه نشان میدهد. اما توکسوپلاسما همانطور که گفته میشود، میتواند مغز را هم درگير کند. کيست اين تکياخته در هر جايی از مغز از ساقه مغز و هيپوفيز گرفته تا عقدههای قاعدهای میتواند بنشيند. دانشمندان طی سالها متوجه شدهاند که بين عفونت مزمن و مخفی بيماری (مرحله latent) با پارهای از تغييرات رفتاری ارتباطی وجود دارد. مثلا برخی از تحقيقات نشان دادهاند که توکسوپلاسموز باعث کاهش اشتياق برای يافتن چيزهای تازه و تاخير در واکنش میشود. حتی بر اساس يک تحقيق افراد مبتلا، دو و نيم برابر بيشتر نسبت به افراد غيرمبتلا تصادف میکنند! البته بايد در تفسير اين يافته تامل کرد چراکه ممکن است افرادی که شانس بيشتری برای ابتلا به اين بيماری دارند از لحاظ اجتماعی و فرهنگی همان افرادی هستند که در رانندگی بیمبالاتترند. پژوهش در مورد تغييرات رفتاری متعاقب توکسوپلاسموز کار سادهای نيست، چراکه بايد با دقت دو گروه شاهد غيرمبتلا و گروه مبتلا به اين بيماری را تحت نظر قرار داد و سپس تغيير رفتار گروه مبتلا را با گروه شاهد مقايسه کرد. به علاوه بررسی تغييرات رفتاری، چون نسبتا کمتر عينی است، کار دشواری به حساب میآيد. اما با وجود اين دشواری، برخی از تغييرات رفتاری مثل بیتوجه شدن به قوانين و افزايش حس حسادت در مردان مبتلا و برعکس اين حالت، رفتار گرمتر و دوستانهتر در زنان مبتلا، متعاقب ابتلا به توکسوپلاسموز نشان داده شده است. تصور نکنيد توکسوپلاسموز بيماری شايعی نيست. با بررسی پادتنها يا آنتیبادیهای ضد اين تکياخته در خون افراد مشخص شده است در دنيا ۳۰ تا ۶۵ درصد افراد مبتلا هستند. البته درصد ابتلا از کشوری به کشور ديگر متغير است. مثلا در فرانسه ۸۸ درصد افراد، در آلمان، هلند و برزيل ۶۸ تا ۸۰ درصد و در کره تنها ۳/۴ درصد افراد مبتلا هستند. البته اين موضوع را بايد با دقت تفسير کنيد و مواظب باشيد که از روی اشتباه هر تغيير رفتاری را به اين عفونت منتسب نکنيد يا تصور نکنيد که سرانجام هر عفونتی با اين تکياخته، اختلال روانی و رفتاری است! تغييرات رفتاری ناشی از توکسوپلاسموز دستمايه ساخت و نوشتن تعدادی رمان و فيلم و سريال هم شده است. مثلا يکی از قسمتهای فصل اول سريال House M. D، در مورد اين بيماری است.
اما در پايان بد نيست به جای اينکه به يک تکياخته فکر کنيم و از اثراتش بر ذهنمان واهمه پيدا کنيم، قدری هم در مورد عوامل ديگری که مخفيانه در ذهنها مینشينند و همچون خورهای، بهتدريج توان ذهنی، پردازشی، تخيل و رفتارهای اجتماعی دوستانه را در ما میکاهند، فکر کنيم. آيا ما به اندازه ظاهرمان، به ذهنمان فکر میکنيم و مواظبش هستيم؟ آيا غذای روحی کافی در اختيارش قرار میدهيم؟ چگونه از رخوت و کند شدنش جلوگيری میکنيم؟ يا اينکه همچون موشی که از گربه نمیترسد، ما هم عاجز از حفاظت از سلولهای خاکستریمان در برابر دشمنان پيدا و ناپيدای آن هستيم.