دوشنبه 21 شهریور 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا

خواندنی ها و دیدنی ها
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رابطه خلاقيت و يک اختلال روانی کشف شد، مهر

دانشمندان مختلف با بررسی عناصری که منجر به توسعه خلاقيت در کار می شوند نشان داده اند که در ميان افرادی که از خلاقيت به عنوان يک حرفه استفاده می کنند درصد کسانی که از اختلال دوقطبی رنج می برند بسيار بالا است.

به گزارش خبرگزاری مهر، هنرمندان و نويسندگان بزرگی چون ونسان ونگ گوگ، ويرجينيا وولف و ارنست همينگوی از بيماری اختلال دو قطبی رنج می بردند.

اکنون نتايج يک تحقيق در آمريکا نشان می دهد بيش از ۸ درصد از کسانی که حرفه آنها با خلاقيت مرتبط است از بيماری افسردگی- شيدايی يا اختلال دوقطبی رنج می برند. درحالی که در کل جمعيت جهانی تنها يک درصد از مردم به اين اختلال مبتلا هستند. از سوی ديگر، در حدود ۸ درصد از کسانی که از اختلال دو قطبی متاثر هستند می توانند به عنوان افراد خلاق مورد ملاحظه قرار گيرند.

"گرگ ماری" و "شری جانسون" در مقاله ای که به تازگی در مجله Clinical Psychological Review منتشر کرده اند خاطرنشان می کنند که اين ارتباط هنوز بايد به روشی قطعی نشان داده شود، چراکه تاکنون اين مطالعات به جای اينکه به صورت بررسيهای وسيع اپيدمی شناسانه انجام شوند تنها بر روی موارد مجزا بوده اند و از ديدگاه علمی نمی توانند چندان عموميت داشته باشند.

همچنين به نظر می رسد که پيوند ميان خلاقيت و اختلال دوقطبی، يک ارتباط خطی نيست. در واقع کسی که از اشکال شيدايی حادتری رنج می برد نسبت به کسی که به اشکال سبکتر اين اختلال مبتلا است کمتر قادر به توليد خلاقيت است.

"کای ردفيلد جميسون"، استاد روانشناسی مدرسه پزشکی دانشگاه جان هاپکينز در بالتيمور در اين خصوص توضيح داد: "دهها سال و يا واقعاً قرنها است که خلق و خوی انسان با خلاقيت مرتبط شده اند. درحقيقت خلق و خو با جنبه های ديگری چون تجسم گرايی، توانايی تفکر و درس گرفتن از مصيبتها نيز ارتباط دارد. همچنين افسردگی نيز حداقل از بعضی جهات می تواند تفکر را آسان کند."




تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




خلاقيت در کار و ارتباط ميان شيدايی- افسردگی و خلاقيت از جمله موضوعاتی هستند که در کنفرانس جهانی "آينده علم" که از ۱۸ تا ۲۰ سپتامبر در شهر ونيز برگزار می شود، مورد بررسی قرار خواهند گرفت. عنوان اين دوره از کنفرانس "آينده علم" "ذهن: جوهره بشريت" نامگذاری شده است.

"کای ردفيلد جميسون" يکی از محققانی است که از سالها قبل بر روی ارتباط ميان خلاقيت و اختلال دوقطبی تحقيق کرده است. وی در کتابی با عنوان "لمس شده با آتش" (Touched by the fire) از آگاهی های خود از ژنتيک، نوروساينس و داروشناسی برای کشف ارتباط ميان نبوغ، خلاقيت و شيدايی استفاده می کند و دری را به سوی بررسی مجدد زندگی نوابغ مجنونی چون ويرجينيا وولف، ونسان ون گوگ و ارنست همينگوی می گشايد.

عناصر لازم برای توسعه خلاقيت

روانشناسان در سالهای اخير با انجام تحقيقاتی توانسته اند عناصر مختلف شخصيت را که برای توسعه خلاقيت لازم هستند شناسايی کنند.

به گفته "گرگ ماری" و "شری جانسون"، عنصر مرکزی توسعه خلاقيت، شرط ذهنی باز بودن به سوی تجربيات جديد و ايده های نو است چراکه خلافيت می تواند ساختمانهای خود را بسازد.

سپس نياز است که به اصيل بودن افکاری که توليد می شوند توجه کرد. اين کار می تواند تمايل به ضد اجتماعی بودن را که در شخصيتهای بسيار خلاق بسيار رايج است، افزايش دهد.

در پايان فرد خلاق بايد به يک برونگرايی يا شکل ويژه ای از باز بودن به سوی ديگران برسد از اين ويژگی هنرمندانی چون خوانندگان، نوازندگان و هنرپيشه ها به خوبی استفاده می کنند، اما در ميان کسانی که در استوديوهای شخصی خود و بدون تماس مستقيم با مردم کار می کنند مثل نويسندگان، نقاشان يا آهنگسازان کمتر بروز می يابند (يکی از دلايل رفتاری ارتباط ميان خلاقيت و اختلال دو قطبی).

از ديدگاه ژنتيک، در سال ۲۰۰۹ دانشمندان دانشگاه بوداپست مجارستان کشف کردند که جهش ژنتيکی مرتبط با اسکيزوفرنی و ساير اختلالات ذهنی می تواند در توسعه خلاقيت هنری نيز نقش مهمی ايفا کند. ايننورولوژيستها تحقيقات خود را بر روی ژنی متمرکز کردند که در توسعه مغز نقش دارد جهشهای اين ژن که "نوروگولين- ۱" ناميده می شود می توانند در بروز اشکال مختلف اسکيزوفرنی حضور داشته باشند.

در حدود ۵۰ درصد از شهروندان اروپايی دارای يک کپی از اين جهش ژنتيکی هستند درحاليکه ۱۵ درصد از آنها دارای دو کپی از اين جهش هستند.

اين دانشمندان موفق شدند با نقشه برداری از DNAحدود ۲۰۰ داوطلب بزرگسال اثرات اين جهش ژنتيکی را بر قدرت خلاقيت افرادی که حامل اين جهش هستند بررسی کنند.

در اين بررسی مشاهده شد افرادی که دارای دو کپی از جهش ژنتيکی نوروگولين- ۱ هستند (در حدود ۱۲ درصد از شرکت کنندگان در تحقيق) از خلاقيت و حساسيت بسيار بالايی نسبت به افراد دارای يک کپی از اين جهش و يا افراد بدون هيچ جهشی برخوردارند.

همچنين قدرت خلاقيت افرادی که دارای تنها يک کپی از اين جهش بودند بيش از افراد بدون آن بود به گفته اين محققان، در مجموع اين جهشها بر روی ۳ تا ۸ درصد ازتفاوتهای موجود در قدرت خلاقيت هنری اثر می گذارند.

از ديدگاه نوروبيولوژيکی، به نظر می رسد که خلاقيت می تواند به "ميانجی نورو دوپامين" وابسته باشد. اين ماده در فضای "مزوليمبيک" (واقع در مرکزی ترين بخش مغز) ترشح می شود و مسئول توسعه حالتهای روحی مثبت است، اما همچنين با پديده های مرتبط به شيدايی نيز ارتباط دارد. (يکی از دلايل نورولوژيکی ارتباط ميان خلاقيت و بيماری شيدايی- افسردگی).

وقتی ترشحات ذهنی که به سرعت جريان می يابند شروع به کار می کنند توانايی ساخت تصاوير ذهنی فعال می شود و اين به معنی آغاز خلاقيت در کار است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016