advertisement@gooya.com |
|
* اگر ایران بتواند برای مصرف داخلی خود انرژی اتمی را جایگزین نفت نماید، می تواند مدتی طولانی تر نفت خود را در بازار جهانی بفروشد و کسب درآمد کند.
* سیاست تغییر رژیم (ایران توسط ) آمریکا نیز، نخواهد توانست، در آینده مانع پیگیری ایران برای دستیابی به فناوری هسته ای شود.
* هشت سال دولت اصلاح طلب، فرصت بهتری برای مذاکره در جهت رفع بحران بود، ولی آمریکا توجهی به آن نکرد.
--------------------------
دکتر نادر برزین مشاور شرکت های چند ملیتی است و در انستيتو اچ-آی-اس در پاریس تدریس می کند. او اخیراً کتابی تحت عنوان " ایران هسته ای" (١) به زبان فرانسوی منتشر کرده که توجه بسیاری را جلب نموده است.
کتاب" ایران هسته ای" او، تاریخ ۵۰ ساله اتمی ایران را در چارچوبی پویا و با در نظر گرفتن عوامل اقتصادی و سیاسی مورد بررسی قرار می دهد. احتمالاً این اولین باریست که کتابی، مساله هسته ای ایران را قدم به قدم از نقطه شروع و با ارایه مدارک و توضیحات لازم دنبال می نماید.
در این کتاب می خوانیم که اولین گام ایران به سوی فناوری اتمی در سال ١۹۵٧ و به ابتکار ایالات متحده، در چارچوب برنامه "اتم برای صلح" بر داشته شد. این برنامه شامل کشورهای مختلف می شد و فروش وسایل مربوط به فناوری هسته ای و آموزش کارکنان بومی، از پایه های اصلی آن بود.
"ايران هسته ای"
از دیدگاه نویسنده، ایالات متحده از یکسو در پی کنترل فعالیتهای هسته ای کشورها بود تا به سلاح اتمی دست نیابند و از سوی دیگر بازار فروش گسترده ای برای تجهیزا ت اتمی خود بوجود آورده بود. سال ١۹٧٤ را می توان سال دگرگونی سیاست آمریکا در مورد برنامه نامبرده دانست. چرا که کشور هند که از کمک های ایالات متحده برای پیشبرد برنامه اتمی صلح طلبانه بهره می برد، به یک کشور جهان سومی دارنده سلاح اتمی، تبدل شد.
به عقیده دکتر برزین پس از این تاریخ، سیاست هسته ای آمریکا و ان پی تی - پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای- که بر مبنای کنترل و همکاری بود، به سیاست پیشگیری و کنترل تبدل شد. به نوشته وی سیاست هسته ای ایران چه در زمان شاه و چه در زمان جمهوری اسلامی، دستیابی کامل به فناوری هسته ای بوده و تغییر ایدئولوژی نیز، در آینده بر سیاست حاکمیت ایران در زمینه هسته ای، تاثیری نخواهد گذارد.
فرصتی پیش آمد تا با این کارشناس ایرانی در مورد تحولات اخیر هسته ای ایران و کتابش به گفتگو بنشینیم.
واشنگتن پریزم: در ایران تکنولوژی اتمی برای ایجاد انرژی برقی ، به عنوان راه حلی برای آینده مطرح شده است. در گزارشی که در مجلس اروپا به چاپ رسیده(۲)، سهم انرژی اتمی برای ایجاد الکتریسیته در سال ۲۰۰١ را ١۹٪ برآورد کرده که در سال ۲۰۲۵ به ١۲٪ کاهش می باید. مسایلی مانند سوخت های اتمی و امنیتی، برای کاهش استفاده از فناوری اتمی مطرح شده است. آیا باز می توانیم انرژی و فناوری اتمی را انرژی آینده نگرانه بدانیم؟
نادر برزین: پس از ۲۰ سال پژوهش در این زمینه، به این نتیجه رسیده ام که پیش بینی کردن در مورد انرژی در دراز مدت بسیار دشوار و با اشتباهات زیادی توام است. هم اکنون مساله آلودگی ناشی از سوخت های فسیلی و گازهای گلخانه ای بسیار جدی است. رآکتورهای اتمی می توانند تاثیر مثبتی بر محیط زیست داشته باشند.
در مورد ایران مساله فناوری اتمی، نه فقط در دراز مدت بلکه در کوتاه مدت نیز مهم است. ایران از تولید کننده های بزرگ نفت جهان است و درآمد نفتی بیش از ۸۰٪ بودجه آن را تشکیل می دهد. اگر ایران بتواند برای مصرف داخلی خود انرژی اتمی را جایگزین نفت نماید، می تواند مدتی طولانی تر نفت خود را در بازار جهانی بفروشد و کسب درآمد کند.
در مورد انرژی هسته ای باید اضافه کنم که اگر کشوری بخواهد از آن بطور مطلوب و اقتصادی بهره برداری نماید، احتیاج دارد به تمامی چرخه تولید مسلط باشد. اگر قسمتی از آن در کشور همسایه ایران - روسیه- تولید شود، به دلیل هزینه تولید، به صرفه نخواهد بود.
بر اساس گزارش کمیته مشترک اقتصادی کنگره آمریکا مشکلات اصلی ایران عدم مدیریت صحیح برای بهره برداری از نفت و گاز، سیا ست خارجی تهاجمی - که منجر به تحریم ایران شده- و سیاست قیمت گذاری اشتباه بنزین است. نتیجه گیری گزارش آنست که ایران برای مصارف سوختی خود، به انرژی اتمی احتیاج ندارد، بلکه باید دوبار با جهان ارتباط برقرار کند و مدیریت صحیح در پیش گیرد. نظر شما چیست؟
همانطور که در پاسخ به سوال اول گفتم، اگر کشوری بتواند در داخل و در رابطه با بهره برداری از منابع سوختی خود مدیریتی صحیح داشته باشد، در صادرات آن موفقتر خواهد بود. در واقع این یک موضوع ساده اقتصادی است.
اگر کشوری کالایی صادر می کند و از آن کسب درآمد می نماید، هر چه بیشتر بتواند برای مصرف داخلی جانشین بیابد، قادر خواهد بود صادرات را افزایش دهد. در مورد نفت ایران نیز همین مورد صادق است. منابع طبیعی بسیار نادر و تمام شدنی هستند و همانطور که می دانیم نفت منبع بسیار با ارزشی است.
حال اگر ایران بتواند بیشتر این منبع را برای صادرات حفظ نماید، می تواند درآمد بیشتری کسب کند. هم اکنون در روند جهانی شدن و مصرف بالای انرژی چین، بسیاری از مسایل فرق کرده و مناطقی که دارای نفت هستند، اهمیت راهبردی بیشتری کسب کرده اند و ایالات متحده می خواهد بر این منابع و ذخایر انرژی تسلط داشته باشد.
در کتابتان نوشته اید که غنی سازی اورانیوم می تواند نقش بازدارنده ای نسبت به حمله به ایران ایفا نما ید. آیا فکر نمی کنید که این کار تنها قدرت بازدارندگی ندارد و برعکس می تواند جهت پیشگیری از ساختن بمب، باعث ایجاد انگیزه ای برای حمله شود؟
باید دید منظور از حمله چیست. آمریکا می تواند به وسیله زیردریایی ها و هواپیماهای خود دست به حمله بزند. ولی این عمل با تهاجم نظامی تمام عیار، تفاوت زیادی دارد. همچنان که در مورد عراق دیدیم، هجوم نظامی احتیاج به ماهها جمع آوری نیرو و سازماندهی دارد.
کشوری که توانایی غنی سازی دارد، می تواند در شرایط جنگی تمامی منابع خود را صرف تولید سلاح بازدارنده نماید. البته همانطور که من در کتابم ذکر کرده ام، ایران نفعی در انجام این کار ندارد و بارها نیز آن را اعلام کرده است.
نوشته اید که ایران در زمان شاه و در زمان جمهوری اسلامی در پی غنی سازی بوده است و تغییر ایدئولوژی در حاکمیت سیاسی ایران، تاثیری در پیگیری فناوری هسته ای این کشور نخواهد داشت.آیا فکر نمی کنید سیاست هسته ای ایران می تواند مانند آفریقای جنوبی و یا برزیل - که از ساخت سلاح اتمی دست کشیدند- تغییر یابد؟
یکی از اصلی ترین مسایلی که من در این کتاب به آن پرداخته ام این نکته بود که پیوستگی سیاست هسته ای ایران هم در دوره حاکمیت پهلوی و هم در دوره جمهوری اسلامی را نشان دهم. سیاست تغییر رژیم (ایران توسط ) آمریکا نیز، نخواهد توانست، در آینده مانع پیگیری ایران برای دستیابی به فناوری هسته ای شود.
ایران شرایط اقتصادیش با برزیل و آفریقای جنوبی فرق می کند و فناوری هسته ای به حفظ منابع نفتی این کشور برای صادرات کمک می کند. بنا براین فرای روابط بین المللی، مساله اقتصادی انگیزه دستیابی ایران به فناوری هسته ای می باشد.
شما معتقدید اگر ایران بطور داوطلبانه غنی سازی هسته ای را متوقف نماید، باید در مقابل، غرامت دریافت کند. اخیراً پژوهشگران در هاروارد در گزارشی (٤) تضمین عدم حمله، گسترش روابط اقتصادی و همچنین ایجاد ذخایر سوخت هسته ای در ایران را- به عنوان نوعی جبران عدم غنی سازی- پیشنهاد کرده اند. آیا به نظر شما ایران راضی خواهد شد؟
شاید اگر چند سال پیش بود، این پیشنهادات رضایت بخش و کافی بود. اما الان من شخصاً هیچ دلیلی نمی بینم که ایران نتواند به غنی سازی تحقیقاتی - و نه غنی سازی تمام عیار- دست بزند. ایران در چارچوب ان پی تی -پیمان منع گسترش سلاح هسته ای- چنین حقی را دارد.
ضمانت های امنیتی به ایران، در واقع نوعی ضمانت امنیتی برای غرب نیز هست. چرا که باعث می شود ایران برای تضمین امنیتش، به دنبال سلاح هسته ای نباشد. در اختیار داشتن سوخت هسته ای با هزینه مناسب می تواند کمک موثری برای فعالیتهای غنی سازی ایران در حد صنعتی باشد. گسترش روابط اقتصادی نیز می تواند به روابط بین کشورها کمک نماید.
نوشته اید که تنها راه حل موجود برای آمریکا در مورد بحران هسته ای، آنست که حتی بطور موقت با آقای احمدی نژاد به توافق نظری برسد. می خواهم بپرسم آیا طرف دیگر قضیه - یعنی دولت ایران- چاره دیگری به جز توافق با آمریکا دارد؟
به نظر من هر دو طرف باید دور میز مذاکره بنشینند و راه دیگری وجود ندارد. هشت سال دولت اصلاح طلب، فرصت بهتری برای مذاکره در جهت رفع بحران بود، ولی آمریکا توجهی به آن نکرد.
آیا به نظر شما اعلام غنی سازی توسط دولت ایران غیره منتظره بود و یا اینکه تعجبی بر نیا نگیخت؟
ایران از ماه ژانویه روند غنی سازی را از سر گرفته و طبیعی بود که هم اکنون به نتیجه برسد. مهم این است که درصد اورانیوم غنی شده ۵⁄٣ است که در سوخت هسته ای بکار می رود و برای استفاده در موارد نظامی احتیاج به غنی سازی در حدود ۹۰٪ می باشد.
آیا بعد از اعلام خبر غنی سازی ما وارد مرحله جدیدی از بحران شدیم؟
خیر، بحران عمیقتر نشده است. چرا که ایران تا کنون کاری برخلاف ان پی تی انجام نداده است. دولت آمریکا خود را در موقعیتی قرار داده، که نمی تواند به طور عمومی این مساله را قبول کند. ولی این به نفع آمریکا و همه است که این فرصت را غنیمت شمرده، غنی سازی را در حد تحقیقاتی و تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی نگهداریم.
----------------------------------
1. Nader Barzin, L’Iran Nuclaire, L’Harmattan, 2005
2. The world nuclear industry status report
3. http://www.house.gov/jec/publications/109/rr109-31.pdf
4. http://www.washingtonprism.org/showarticle.cfm?id=286
فرید پویا، پژوهشگر و روزنامه نگار مستقل از همکاران اين نشريه بوده و با نشرياتی ديگر از جمله انترناسیوناله و صداهای جهانی هاروارد نیز همکاری می کند.