اينجانب حسين شهسواري از اعضاي هيئت مؤسس سنديكاي شركت واحد بدين وسيله اعلام ميدارد كه در كمال صحت و سلامت اين سطور را رقم ميزند اصل مطلب اين است كه جنبش سنديكايي در ايران پس از سي سا ل در ايران دوباره سر بر آوردكه خوشبختانه ما از پيشاهنگهاي آن بوده ايم . چه در سال 82 كه با هيئت مؤسسان كارگري كار ميكرديم وچه زمانيكه هيئت مؤسس و احياء سنديكاي شركت واحد را درآوايل سال 83 بينان گذاشتيم و 7 نفر بيشتر نبوديم اما اكنون تمام شركت واحد و بيش از 15 هزار نفر را سنديكاي ما در بر ميگيرد . پدر من از اعضاي فعالين سنديكا ي خبازان در سالهاي 40 تا 50 بود و اين براي من كه افتخاري بود به ويژه اينكه پدرم از فعالين و هيئت مديره سنديكاي خبازان در سالهاي 40 تا 50 بود . اين براي من در عين حال كه افتخاري بود ايجاد مسئوليت بيشتري ميكرد به هر رو ما اين وظيفه را به دوش داشتيم كه در پس از امضاء مقابله نامه هاي 98 و 87 توسط وزير وقت كارجمهوري اسلامي در سال 80 به دنبال ايجاد سنديكا فعال شديم و اين هدف را دنبال كرديم . هرچند جمهوري اسلامي بعد از امضاء اين مقابله نامه ها با توجه به سكون و سكوتي كه در جامعه كارگري بود پس از امضاء اين مقابله نامه ها بدنبال سنديكايي خودساخته و سنديكايي حكومتي و فرمايشي بود ولي به ناچار و به ناگهان ما , همچون گلي از ميان شكفتيم وبه در آمديم كه اينها در معادلات اينها نمي گنجيد و تمام مشكلاتي كه اينها دارند همين هست چرا كه خصلت كار سنديكايي خصلت و ويژگي كار سنديكايي و فعاليت سنديكايي خواستن وطالب بودن خود كارگران است يعني كارگران بايد بخواهند كه سنديكا داشته باشند و ايجاد مجمع عمومي كنند و هيئت مديره خود را انتخاب كنند وسنديكا ايجاد كنند سنديكا براي همين است كه خيلي براي آنها خطر ناك است چون تنها چيزي است كه اجازه ,مهلت و دستور از هيچ كجا نمي گيردما در خود مقابله نامه هاي بنيادين كار در مقابله 87 داريم كه كارگران ميتوانند بدون كسب هيچگونه اجازه از هرگونه مقامات دولتي به تأسيس سنديكاي خود مبادرت كنند به ررو من يك ايراني هستم يك مسلمان شيعه هستم وبا اعتقاداتي كه دارم و در ايام ماه محرم و با ياد حرمت احترام امام حسين و يارانش اين را مينويسم شايد بعنوان وصيتي باشد و به هر رو ما افتخار براي خود ميدانيم كه در اين كارسنديكايي فعاليت سنديكايي بوديم و اين اعتصاباتي كه صورت گرفت ناشي از آن ويژگي دمكراسي سنديكايي است و انتخاباتي كه در سنديكا صورت گرفت و اعضاي هيئت مديره با اكثريت آرا به اين اعتصابات رأي دادند پس ما هم بايد به آن گردن مينهاديم به همين خاطر هيچگونه خطا و اشتباهي در اين مورد نشده چرا كه اين اعتصابات در واقع ناشي از فوران مطالبات و مشكلات كارگران شركت واحد در سيستم استثماري كار و سرمايه در اين كشور است به هر رو ما دراين حال كه هيچگونه مخالفت و دشمني با نظام جمهوري اسلامي و مسائل سياسي نداريم و نظاممان را فعلأ تحمل ميكنيم فعلا باآن دشمني نداريم و كار سياسي اصلأ نداريم و اگر اعتقادي داريم اعتقادات شخصي هست بهر رو در راه اين سنديكا تا پاي جان ايستاده ايم بخصوص براي آزادي آقاي اسانلو در مورد آقاي اسانلو ,آقاي اسانلو حدود 30 سال در شركت واحد بوده است كسي است كه از نظر اخلاقي ازنظر انساني هميشه دنبال مسائل روشنفكري دنبال مسائل كارگري بوده است , ايشان هم پدرشان جزء هيئت مديره سنديكاي شركت نفت بوده است ما دو نفر كارمندي هستيم كه سنديكايي هستيم كه از 26 هفت سالگي در سنديكا بزرگ شده است من به آقاي اسانلو اعلام كنم كه هرگونه راه و روشي كه آقاي اسانلو داشته باشد من به دنبال آن هستم ومن شريك جرم او اگر آنها آنرا جرم ميدانند شريك تمام كارهاي اوهستم و در كنار او خواهم بود و آقاي اسانلو را به او اتهام سياسي مي چسبانند در صورتي كه آقاي اسانلو يك دو سه ماه به خارج از كشور رفته بود و پارسال تابستان برگشت
advertisement@gooya.com |
|
اگر او مورد سياسي داشت پس چرا ايشان را در همان فرودگاه دستگير نكردند اگر آقاي اسانلو مورد سياسي داشت چرا ماه گذشته سال گذشته شش ماه گذشته چرا پس از اينكه سنديكاي شركت واحد پا گرفت و جان گرفت و 10 منطقه شركت واحد متحد شدند و ما براي اولين بار, ببينيد كانون نويسندگان ايران با آن سابقه ديرينه اش درجمهوري اسلامي نتوانست مجمع عمومي برقرار كند بعد از 30 سال هنوز ولي ما براي اولين بار مجمع عمومي گذاشتيم و اين كار بزرگي بود درجامعه اي كه جامعه شورايي نيست جامعه بسته ايست ديگر و مفاهيم سنديكايي را مثلأ اينها بصورت فرماليستي بصورت ظاهري ميپذيرفتند به هر رو آقاي اسانلو در واقع پيشتاز و رهبر ماست واقعأ من خودم را يكي از شاگردان ايشان ميدانم و انشالله كه لياقت طرفداري و پشتيباني از او را داشته باشم و در عمل بتوانم دنباله رو ايشان باشم جنبش سنديكايي اگر در كشور ما حل بشود خيلي مشكلات حل خواهد شد ولي اين حاكمان و تند روان حاكمان نمي فهمند ويا منافعشان اجازه نمي دهد اما خانه كارگر و شوراها و خيلي از وابستگان به آنها در وزارت كار در بيمه ها تمام حلقه هايي بودند كه هم وصل بودند و با هم از يك جا ميخوردند و كارگران ما اكثرأ فاقد بيمه تأمين اجتماعي هستند و اكثرأ كارگرهاي ما الآن دراسلويه نمي دانم اطلاع داريد با اين رشد روز افزون استخراح نفت و اينها در اسلويه در آن چاههاي نفتي دشت كوير كه الآن نفتها استخراج ميشود كوچكترين تظمين شغلي, بيمه , سنديكا كه اصلأ , هيچگونه چيزي با آن كار سخت در آن بيابانها و درآن كارهاي سخت جوشكاري نميدانم آلماتوربنديهايي كه در آن صحراهاي نفتي صورت ميگيرد وجود ندارد و چقدر كشته ها آنجا ميدهند ,اگر بتوانيد برويد آنجا شما سر بزنيد مي بينيد كه كارگرها از همه جا جمع شده اند و اين نفتي كه , طلايي كه استخراج ميشود پايش خون آدميزاد هم ميرود به هر رو ما خود را معتقد هستيم كه هيچگونه خطوط اشتباهي نداشتيم و هيچ قصد خيانت و مخالفت با نظام و جمهوري اسلامي نداشتيم و چون مردم ما اين نظام را ميخواهند ما هم مخالفتي با اين نظام نداريم و براي آقاي اسانلو و آزادي تمام سنديكاييان تا پاي جان ايستاده ايم .
حسين شهسواري عضو هيئت مؤسس و عضو هيئت مديره سنديكاي شركت واحد