IT ایرانی در یکهزار و سیصد و هشتاد و سه، مهدی شهیدی
فناوري اطلاعات با ابزار و امكاني كه براي تازه انديشيدن و تازه گفتن در اختيار نخبگان، فعالان سياسي، دانشجويان و از همه وسيعتر جوانان و نوجوانان ايراني قرار داده، بر سرعت گرفتن تحولات سياسي و اجتماعي تاثيري قابل توجه داشته است، چندان كه ميتوان مدعي شد، IT ايراني از حالت سكون خود خارج شده و در هيئت جنبشي وسيع، ايرانيان را در تمام كره خاكي به يكديگر مرتبط ساخته و موجب نضجگيري فعاليتهاي جمعي و شبه تشكيلاتي شده است
IT ي ايراني فراتر از تكنولوژي;جنبشي به سوي دموكراسي است
عيد است، نوروز باستاني ايران، فرصتي براي تازه كردن، تازه شدن، تازه پوشيدن، تازه ديدن و در اين نونوار كردن زندگيمان، به سنتي كهن بايد كه آيين مرور را بهجاي آوريم تا دريابيم در سيصد و شصت و پنج روزي كه خورشيد هر صبح تولد يافت، خود چه كردهايم‚ سال يكهزار و سيصد و هشتاد و سه اگر براي بسياري از ملل توسعه يافته و توسعه نيافته 365 روز بود، براي ما ايرانيان، به قدر يك دهه پرشتاب از تحولات سياسي - فرهنگي، حقوقي و اجتماعي كش آمد و ظرفيت نشان داد. دوران گذار، از منظري تاريخي كه نگريسته و تحليل شود، به مثابه عبور از تونلي است كه زمان را كوتاه ميكند و ترديد نبايد كرد كه فناوري اطلاعات با ابزار و امكاني كه براي تازه انديشيدن و تازه گفتن در اختيار نخبگان، فعالان سياسي، دانشجويان و از همه وسيعتر جوانان و نوجوانان ايراني قرار داده، بر سرعت گرفتن تحولات سياسي و اجتماعي تاثيري قابل توجه داشته است، چندان كه ميتوان مدعي شد، IT ايراني از حالت سكون خود خارج شده و در هيئت جنبشي وسيع، ايرانيان را در تمام كره خاكي به يكديگر مرتبط ساخته و موجب نضجگيري فعاليتهاي جمعي و شبه تشكيلاتي شده است.
قدرت سازماندهي مستتر در IT و نيز وسعت تاثيرگذاري و ميزان تاثير پذيريش از دنياي واقعي، در سال 83 در دستور كار فعالان سياسي اعم از دولتي، حكومتي و اپوزيسيون قرار گرفت و چنانكه شاهد بوديم، توانست به خوبي از پس حضور خود به در آيد و خود را به عنوان رويكردي استراتژيك به برنامه عمل تمام جناحهاي سياسي تحميل كند.
نفوذ و رخنه IT به اركان مديريتي و اجرايي احزاب، گروهها و شخصيتهاي سياسي بعد از 5 سال رشد در دامن جامعه ايراني، روند توسعه IT را به نقطه غيرقابل بازگشتي رسانده است. مرحلهاي كه فارغ از ديگر موانع و چالشهايي كه IT ايراني در سال گذشته با آن دست و پنجه نرم كرد، خود نقطه عطفي در (از پرده برون فتادن اين سوگلي هزاره) بود.
و اما سال يك هزار و سيصد و هشتاد و سه
ITايراني در سال 83 با چالشهاي بسياري روبهرو بود كه مهمترين آنها در حوزه سياسي - اجتماعي و فرهنگي، بستر وقوع يافت.
گسترش بحث فيلترينگ كه با راه يافتن آبادگران جناح راست به مجلس هفتم قوت و شدت عملياتي شدن بيشتري يافت و تا برخورد فيزيكي باISP ها و پلمپ شدن تجهيزات آنها پيش رفت، همزمان با رويكردي جديد در بين رجال سياسي كشور به منظور بهرهبرداري از IT در فعاليتهاي سياسي، همراه شد كه تحليل آن ميتواند در بستر فهمي فلسفي، بيانگر پارادوكسيكال بودن IT باشد. چنانكه پيام يونسكو در قالب (for Information all) (اطلاعات براي همه) اين ماهيت پارادوكسيال فناوري اطلاعات را به خوبي در خود ذخيره كرده است.
اطلاعات، شرط حيات در هزاره سوم است و بايد خوشحال بود كه در حوزههاي حكومتي خصوصا آنجا كه ميدان قدرت ورزي است، اين معنا به تمامي درك شده و هوش ايراني در راستترين لايههاي سنت هم، كار خودش را به درستي انجام داده است.
امروز ما شاهد حجم عظيمي از اطلاعات هستيم كه از سوي مراكز و منابع سياسي - عقيدتي مورد پالايش و دستهبندي قرار ميگيرند و البته سويه تناقضآميز اين رويكرد، جنسيت اطلاعات است كه همواره رو به سوي تكثير شدن دارد و از آنجا كه ما، فناوري اطلاعات را به گونه پديدهاي درك ميكنيم كه قادر به ارتباط زباني است، اين جنسيت، خود در كاربر IT تكثير ميشود و موجب شكل گرفتن نسلي خواهد شد كه از ذهني متكثر برخوردار بوده و درك نسبي از پديدهها و خصوصا واقعيتها دارند .
بديهي است به تدريج كه نوجوانان امروز جايگزين پدران و مادران ميشوند و سطوح واقعي مناصب، موقعيتها و جايگاههاي قدرت را در عرصههاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي به دست ميآورند، اين اتفاق جنبه عيني به خود ميگيرد.
اين وجه متناقض نماي IT است و جامعه ايراني به سبب سرعت تحولاتي كه در خود تجربه ميكند و وابستگي اين تحولات به جريان اطلاعات، به شكل برجستهاي بعد پارادوكسيكال IT را به نمايش گذاشته است. IT ايراني جنبشي است كه راه ما را به سوي دموكراسي ايراني ميگشايد. از چنين منظري ميتوان انگيزه و منشا مقاومت سطوحي از قدرت را در برابر همگاني شدن جريان اطلاعات، دريافت.
چرخش ديالكتيك جوامع تا دوران مدرنيته، به دليل مكانيكي بودن درك جامعه كه در سطوح علمي با درك نيوتني از جهان تعريف ميشد، سرعتي محدود داشت و زمان و مكان همچنان به عنوان موانع ارتباطي نقش موثري در كندي تحولات ايفا ميكردند؛ اما در دوران ديجيتال چنانكه فيزيك كوانتوم راه به سطوح چند بعدي برده است كه در آن زمان خطي به پايان ميرسد، (فناوري اطلاعات) درك ما را از زمان و مكان به كلي تغيير داده است. امروزه ما در آن واحد در تمام وقايعي كه در نقاط زماني - مكاني مختلف روي ميدهند، شراكت داريم يا حداقل ناظر آن هستيم .مقوله مكان نيز محدوديت فيزيكي خود را از دست داده است؛ در اين دوران پسا - مدرن همه وقايع با سرعت بالاتري درك ميشود و چنين دركي خصوصا در جوامعي كه دوران گذار را طي ميكنند، برجستگي مييابد، چراكه موجب شدت گرفتن زمان وقوع تحولات ميشود .با اين تفسير اگر نگاهي به رويدادهاي سال 83 در حوزه IT ايراني بيفكنيم، درمييابيم كه مهمترين رويدادهاي اين سال كه مستقيما 6/5 ميليون كاربر را در داخل ايران تحت تاثير قرار داده، همگي مشخصا در متن چرخش قدرت رخ دادهاند و از اينرو وجهي كاملا سياسي دارند .
ادامه سياستهاي فيلترينگ كه با تشكيل مجلس هفتم در ارديبهشت ماه از قوت و قدرت بيشتري برخوردار شد، برخورد شديد باISP ها كه با ورود دادستاني تهران عملا از حوزه كاري وزارت ICT و كميته سه نفره فيلترينگ خارج شد دستگيري و بازداشت بلاگرهايي كه براي جريانهاي سياسي داخل حاكميت در زمينه IT كار مي|كردند و حتي نمايشگاه الكامپ و بالاخره قضيه ايرانسل، همگي داراي بار سنگين سياسي بودند.
اينترنت وفضاي اطلاعرساني بالقوه آن در اعتراضات مجلس ششم امتحان خود را براي هر دو سوي ماجرا از يك طرف و جامعه IT ايراني از طرف ديگر پس داده بود. اينك پس از رد صلاحيت گستردهاي كه به انتخابات مجلس هفتم و راه يافتن آبادگران به صحن مجلس انجاميد، سايتهاي خبري اهميت ديگري يافته بود. خصوصا آنكه طرح تكفا با تزريق بودجه به دستگاهها و سازمانهاي دولتي و عمومي، ميزان اقبال عامه مردم را به دسترسي به اينترنت و جستوجو براي كسب خبر افزايش داده بود . وزارت ICT نيز پس از عبور از استيضاح آذر ماه مجلس ششم و عبور عضو كابينه از حاشيه وقايع اسفند در سال جديد، خود را با تغييراتي در جدول مديريتي و سازماني اين وزارتخانه استراتژيك نشان داد.
وزير معتمد، مستظهر به پشتيباني دو شق حاكميت، ترجيح داد به جاي درگير ساختن خود با دستاندازيهاي دادستاني تهران بر سايتهاي اينترنتي و كشاندن پاي احضار و بازداشت به فضاي مجازي، تمام هم خود را بر عملياتي ساختن قرارداد اپراتوري دوم تلفن همراه متمركز كند تا بدين ترتيب نام خود را براي هميشه در تاريخ ارتباطات ايران به ثبت برساند، اما پيچيدگي ناشي از ذاتي بودن سياست در ايران معاصر، معادلات را به گونهاي ديگر رقم زد كه هر وزير ديگري به جاي معتمدي را به بنبست ميكشاند؛ قد علم كردن اصول گرايان راديكال از آستين مركز پژوهشهاي مجلس و پيش كشيدن بحثي كه اولين بار در دي ماه 82 در روزنامه (كيهان) و تحت عنوان خبر ويژه به چاپ رسيد و به ميزان سهام طرف ايراني (30 درصد) و خارجي(70 درصد) در قرارداد ايرانسل مربوط بود.
اين گزارش كه مستند مجلس براي وقايع منجر به ارائه لايحه ايرانسل توسط دولت شد، حيطههاي مختلفي را از توان صنعت مخابرات ايران براي اجراي كار يا مسائل امنيتي و حقوقي، دربرميگرفت. در همان اوان كار، خبري درز پيدا كرد مبني بر اينكه يك شركت افريقايي (MTA) كه به دليل پايين بودن سود پيشنهادي به ايران برنده نشده بود، توان سياسي - ديپلماتيك خود را براي بهدركردن (ترك سل) از بزرگترين مزايده بينالمللي جمهوري اسلامي ايران به كار گرفته يا به كار خواهد گرفت.
اين مخالفان سياسي - اقتصادي ايرانسل را طيفي از ناراضيان تا افراد ضد توسعه سابقا شاغل در وزارت پست و تلگراف و تلفن پوشش خبري، تحليلي و فني دادند .بدين ترتيب معادلهاي كه در نظر دكتر معتمدي ميتوانست به سادگي به جواب صحيح مبدل شود و بهمن 83 را با ارائه خدمات تلفن همراه توسط اپراتور دوم خصوصي شادماني بخشد، به بدترين سالگرد دهه فجر براي اين مدير وفادار و تحصيل كرده نظام تبديل شد .
مجلس هفتم در يكي از تعاملاتش با دولت خاتمي طرحي را پيش كشيد كه به موجب آنچه در نهايت تصويب شد، قرارداد ايرانسل و تاو (كه در هر دو سرمايهگذاران خارجي ترك بودند) ميبايست از مجلس مجوز بگيرند.
اما تصويب چنين قانوني، چندين ماه پر تنش را براي برخي مديران معتمدي در وزارت ICT رقم زد كه طي آن درمقابل عمليات رسانهاي وسيعي كه عيله ايرانسل كليد خورده بود؛ توضيحات مبسوطي از سوي وزارتخانه ارائه شد كه شايد مهم|ترين آن يك ميزگرد زنده تلويزيوني بود كه با حضور دكتر معتمدي و دكتر ستايشي از مديران دهه 60 وزارت پست برگزار شد (متن اين ميزگرد در شماره 55 ماهنامه وب منتشر شده است).
با اين همه، بسيج دولت نتوانست از معلق ماندن قرارداد ايرانسل جلوگيري كند و با محدود شدن سهم طرف خارجي قرارداد به 49 درصد و تغييرات فني ديگري در متن قرارداد، اقدامي بيسابقه در دوران دولت مدرن و تفكيك قوا به ثبت رسيد كه ناشي از خلط وظايف دو قوه مقننه و مجريه بود.
ITايراني سال 83 را در حالي پشت سر گذاشت كه هر روز از آن را به قدر سالي رشد كرد و برباليد. فعال شدن بخش خصوصي و پيشبيني گردش سرمايه در بازار IT به ميزان 1800 ميليون دلار در سال جديد، نظم و نسق گرفتن صنوف مختلف IT گرد منافع واقعي كه در برگيرنده منافع ملي است، موفقيت نسبي طرح تكفا و خروجيهاي آن كه مهمترين آن همانا (جا انداختن) IT در اذهان مسئولان و تصميم گيرندگان اجرايي كشور بود .فرآيندي دقيق طراحي شد كه پشتوانه تيمي از بهترين كارشناسان ايراني و در عين حال دلسوزترين و معتقدترين آنها به استقلال سياسي ايران را با خود داشت .تيمي كه نصرا ...جهانگرد رئيس آن بود و خسرو سلجوقي در سمت معاونت فني او نقش موثري در پيشبرد پروژههاي تكفا داشت، نقشي كه خصوصا در حيطه ارائه نظريه و عملياتي كردن آن، چشمگير ارزيابي شده است.
و بالاخره گسترش روزافزون اسقبال خانوادهها به برخورداري از امكانات دسترسي مستقيم به اطلاعات، موجب ميشود كه با اميدواري به آينده IT ايراني چشم بدوزيم، هرچند چالشهاي بسياري را پيش رو خواهيم داشت.