سه شنبه 26 اسفند 1382

چهار تابلو


هرچه مردم از او بیشتر بدشان می آمد، اندازه تابلوهایش بزرگتر می شد و مردم بیشتر از او می ترسیدند.

تابلو (1)
دستور داد تابلویش را همه جا آویزان کنند. این بهترین راه برای ترساندن مردم بود.

تابلو (2)
در یک تابلو بچه کوچکی را بغل کرده بود و او را نوازش می کرد.
در یک تابلو می خندید و با مهربانی به مردم نگاه می کرد.
در یک تابلو دستش را برده بود بالا و برای مردم تکان می داد.
در یک تابلو اسلحه دستش گرفته بود و آنرا به سوی دشمنان ملت نشانه رفته بود.
در یک تابلو سوار بر اسب بود.
در یک تابلو کنار کارگران ایستاده بود و با محبت آنان را نگاه می کرد.
.... وقتی مرد، مردم با خوشحالی همه تابلوها را سوزاندند.

تابلو (3)
انقلابیون عکسهای او را بصورت مخفی در شهر توزیع می کردند.
بعدا مردم عکس او را یواشکی در خانه شان می گذاشتند.
بعدا در تظاهرات عکسهای او را دستشان گرفتند و خیابان پرشد از عکسهایش.
بعدا جوانی که عکسش را در دست داشت جلوی تانک رفت و کشته شد.
بعدا حکومت را در دست گرفت و عکسش را از تلویزیون نشان دادند.
بعدا جلوی همه ادارات تابلوهای بزرگی از او را آویزان کردند.
بعدا سیاهپوشان به هرجا عکسش نبود حمله می کردند و آنجا را آتش می زدند.
بعدا دولت انقلابی اعلام کرد که در همه ادارات باید عکس او را نصب کنند.
بعدا نقاشان موظف شدند تابلوی بزرگ او را نقاشی کنند.
بعدا کسی را که عکسش را پاره کرده بود زندانی کردند.
بعدا مردم عکسهای او را از خانه شان برداشتند.
بعدا انقلابیون به صورت مخفی در شهر عکسهایش را پاره می کردند.

تابلو (4)
هرچه مردم از او بیشتر بدشان می آمد، اندازه تابلوهایش بزرگتر می شد و مردم بیشتر از او می ترسیدند.

دنبالک: http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/5758

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'چهار تابلو' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2008